باید کسی را پیدا کنم تا دوستم داشته باشد..
انقدر که یکی ازاین شب های
لعنتی اغوشش را برای من و یک دنیا خستگی ام بگشاید..
هیچ نگوید..
هیچ نپرسد..
فقط مرا در اغوش بگیرد..
و بعد همان جا بمیرم..تا نبینم
روزهای اینده را..
روزهایی که دروغ می گوید...
روزهایی که دیگر دوستم ندارد..
روزهایی که مرا در اغوش نمی گیرد..
وروزهای که عاشق دیگریست
نظرات شما عزیزان:
- - - - - -